ماه مهمانی
ماه را در آسمان، مشتاقانه به تماشا میرویم تا ماه مبارک را با آمدنش آغاز کنیم.
چه مبارک سحری و چه روزهای مهربانی! چه شبهای صمیمیای.
شبهایی آمدهاند که ما از همه ستارههایی که میبینیم، به خدا نزدیکتر خواهیم شد.
شبهایی که فرشتهها به ما لبخند خواهند زد و تمام کائنات به ما رشک خواهند برد.
شبهایی که بیواسطه با خداوند حرف خواهیم زد و خدا ما را در مهربانی خویش شناور خواهد کرد.
شبهایی که صدای گرامی قرآن، لالایی ستارههای چشمکزن خواهد شد.
صدای بال فرشتگان، آوازهایی خواهند شد که ما را به پرواز پیوند خواهد زد.
دوست دارم نیمهشبها با من به کوچههای مهربانی خداوند بیایی و ببینی که چگونه
کنار گلهای شمعدانی و بابونههای شبنمزده، نام خدا را عاشقانه آواز میکنم.
این روزها خدا، دروازههای آسمان را به ما نشان خواهد داد و دستهای لبریز دعای ما
در کهکشانها جاری خواهد شد.
این شبها، خداوند فانوسهای مهربانیاش را بر سر راه ما خواهد افروخت، تا در بیشههای
زشت و مهآلود گم نشویم.
خدایا! ما با ماه میآییم تا مهربانی را در مبارکترین ماهها آغاز کنیم.
دستهای خالی ما را در آستانه تنهایی و سرگردانی رها مکن.
خدایا! در این ماه مبارک، به مهمانی تو میآییم، پس آینههای فطرتمان را در غبار جهل و ناآگاهی مپسند.
الهی! سوگند به تو که ما ستارههای خاموشیم اگر تو از آفتاب فضلت بر جانمان نتابانی.
خدایا! درهای مهربانیات را در این ماه مهربانی بر ما بگشا تا رستگاری در آستانه خانههایمان،
ما را به معراج تو بخواند.
کاش میتوانستیم تمام سالهای پیش رو را از روحانیت این ماه لبریز کنیم!
کاش تمام روزهای سالمان، بوی مهربانی رمضان را میگرفتند! کاش لبخندهایمان تمام سال،
مثل همین چند روز صمیمیتر میشد!
کاش آینههایمان همیشه مثل همین روزهای مبارک رمضان، زلال میماند؛
زلالتر از تمام رودهایی که قلههای سرکش کوهها را به نجابت آرام دریاها پیوند میزنند!
خدایا! ماه مهربانی تو آغاز شد؛ ما را مهربانترین مهمانان خویش بخواه.